ننه حوا و بابا آدم جونم سلام.
داشتم شعرای قدیمی و زیر و رو می کردم که چشمم خورد به این!
گفتم خداحافظ
گول خوردی باز
حالا هی می گویم سلام
و تو از دور
دستت نمی رسد
که مرا
خاموش کنی
قضای این همه سلام را
کی به جا می آوری؟
یه وقتایی ما ندیده ها بدجوری دلتنگ میشیم!
ممکنه دلتنگ کسی بشیم که ور دلمونه یا فرسنگ ها دور؛ دل ما ندیده ها حساب کتاب بر نمی داره، تنگ که بشه فقط باید دست به دامن خدا شد؛ از زمونه ی شما خبر ندارم؛ نمی دونم بگم اگه نبوده خوش به حالتون یا بدا به حالتون!
من همیشه به رفقای گرمابه و گلستانم میگم غم یه اصالتی داره که یه بغل شادی نداره!
ما ندیده های دیوونه اصالت ِ غم و با یه دنیا شادی عوض نمی کنیم!
یه وقتایی آرزو می کنم همه ی دلتنگیای دنیا و همه ی سلام های بی جواب مال من باشن، گرفتن یه عالمه علیک وقتی که اصلا توقعشو نداری خیلی لذتبخشه و من چشم انتظار اون روزم ...
امضا
ندیده ی شما - فاطیما :)